از مهمترین آموزه های طبیعت در حفظ سلامتی و درمان بیماری ها توجه به غذاست . این توجه در طب ایرانی در درک اخلاطی از وجود انسان و نسبتی که از این منظر با همه پدیدههای هستی برقرار میکند، ریشه دارد. پدیدههایی که خود نیز هر یک دارای مزاجی ویژهاند و بر هر انسانی – که قهراً مزاجی خاص خود دارد – از دریچه سلامت و بیماری اثر میگذارند . در یک جملهی ساده باید گفت: هر چیزی خوردنی نیست و هر کسی نمیتواند هر چیزی را بخورد.
تشخیص این که هر فرد چه مزاجی دارد و چگونه باید امر خود از قبیل خوراک، خواب و ....را تدبیر نماید؛
مهمترین و اساسی ترین اصل در مشاوره های تغذیه است لذا باید گفت این امر فقط با تشخیص
صحیح مزاج افراد ، ارائه راه حل درست در تدبیر امور غذایی و ... صورت میپذیرد . از طرفی نباید
فراموش کرد که تاثیر سلامتی جسمانی و بالتبع سلامت غذایی، تاثیر مستقیم موثری برروح و خلقیات انسان
میگذارد و به عبارتی سازندهی نفس انسان است. اگر بخواهیم در یک جمله بگوییم:
«ما همان چیزی هستیم که میخوریم »